اگر ساکنین زندان « آزادی* » غیر ایرانی بودند
نویسنده ها، شاعران و نقاشان ایرانی
از مقاومت و استقامت شان
چه کتاب ها که نمی نوشتند،
چه شعرهای حماسی که نمی سرودند و
و چه صحنه های با شکوهی که نمی کشیدند.
و ابدا هم به این نمی اندیشیدند
آنها چگونه می اندیشند
چه می پوشند
و چه بر سر دارند.
تنها چیزیکه
برای آنها قابل ستایش بود
استقامت آنها در برابر مستبدین
و حاکمان دیکتاتور کشورشان بود!
حتما برای مردم ایران
نسخه ایستادگی می پیچیدند
که از آنها بیاموزند
که چگونه با دستان خالی
در برابر حملات
وحشیانه رژیم کشورشان
ایستادگی و مبارزه میکنند
با تحسین و تمجیدهای
غیر قابل وصف
از پشتکار آنها
می نوشتند، می سرودند و میکشیدند
به مردمشان یادآوری میکردند:
از آنها بیاموزیم
که چگونه با دستان خالی
مکان و خشک و بی و آب و علفی را
به باغی زیبا تبدیل کرده اند.
اما اکنون،
هیچ نمی نویسند، نمی سرایند و نمیکشند.
زیرا که آنها ایرانی هستند و مجاهد!
ای کاشک
این روشنفکران بی خطر!
فقط سکوت اختیار میکردند
و با کنایه
به روح و جسم آنها
زهر بیهودگی نمی پاشیدند،
چون که آنها ایرانی و مجاهد هستند!
علیرضا تبریزی
* منظور از زندان « آزادی » همان کمپ لیبرتی است.