۱۳۹۵ آذر ۲۸, یکشنبه

بیائید تا برخیزیم!



تو اگر برنخیزی
من اگر برنخیزم
پس چه کسی برخیزد؟
دیگر بس است
هی نگوییم
چه بودیم وچه شدیم!
ما گر چیزی بودیم
ما گرچیزی داشتیم
این همه 
به امید
یکی،
نمی نشستیم
تا بلکه
همه بپا خیزند!
چه کسی میگوید
من و تو « ما » میشویم
وقتی که « ما » برنمی خیزیم،
خیالمان آسوده
تو اگر برنخیزی
من اگر برنخیزم
هیچکسی
برنمی خیزد
تا ما را برخیزاند!
بیائید با هم 
عهد کنیم 
برخیزیم
تا دشمن را
از خانه خود
بیرونش کنیم!

علیرضا تبریزی

۱۳۹۵ آذر ۲۴, چهارشنبه

معمای داعش!



داعش، پدیده ای به ظاهر خطرناکی است، اما بر خلاف تصور بعضی ها، داعش موضوع تازه ای نیست. پدیده ای است که با زمان و در فصول مختلف تغییر میکند. تغییراتش بستگی دارد که نظام سرمایه داری و مرتجعین به هنگام خطر و تهدید چه لباسی بر تنش کنند، تا با ایجاد ترس و وحشت در میان توده ها از آن بهره جویند. زمانی مانند ک.ک.ک ( کو کلوکس کلان ) در لباس سفید ظاهر شدند. سفید پوستان آمریکایی با پوشیدن پارچه سفید مانند کفن و استتار سر و صورتشان با کیسه های سفید مخروطی شکل که دو سوراخ به اندازه چشمها داشت، دست به وحشیگری میزدند. آنها خانه های سیاه پوستان را آتش میزدند و آنها را زنده زنده میسوزاندند و یا اینکه از بالای درخت حلق آویز میکردند. قصدشان ایجاد ترور و ترس در میان سیاهپوستان آمریکایی و یا سفیدپوستان دوستداران آنها بود. داعش سیاه پوش امروز همان داعش سفید پوش دیروز است، جامه سیاه بر تن دارد؛ با ریش انبوه و یا اینکه سر و صورتش را با دستاری سیاه میپوشاند. همان جنایت و کشتار را انجام میدهند. فرقش این است که آنها مسیحی بودند اما اینها مسلمان هستند.

اما براستی معمای " داعشِ " امروز چیست؟ چرا کشورهای مشترک المنافع سعی میکنند داعش را در هاله ای از ابهام نگه دارند؟ چه کسانی پشت بوجود آوردن " مترسکی " به نام داعش هستند تا کشتزار چپاولشان از ترس انقلابیون در امان بماند؟ چرا تا قبل از قیام عشایر عراق؛ آنها در سوریه دست به جنایات و خشنونت ناباورانه ای میزدند، که عموما قربانی های داعش مردمان عادی بودند؛  نه پاسداران رژیم شیعه مستقر در سوریه که تا دندان مسلح بودند؟ معنای سکوت خفت بار جامعه جهانی چیست؟ ( منظور همان کشورهایی هستند که می بُرند، میدوزند و در نهایت خودشان می پوشند ) اما در کمال تعجب مشاهده میکنیم بی آنکه اقدامی کنند، کلیپ های جنایات داعش را در مدیا و رسانه هایشان به عمد انتشار میدهند! مگر به لحاظ عواطف انسانی نمی بایست از انتشار جنایات برهنه ای که داعشیان انجام میدهند جلوگیری کنند؟ 

اما اگر عقربه زمان را سی و هفت سال به عقب برگردانیم، خواهیم دید تا قبل از ظهور فیس بوک و یوتوب تمام جنایات « داعش امروز »  چیز جدیدی نبوده و نیست همه این جنایات در رژیم فاشیستی ایران صورت میگرفته تنها تفاوتش در این است که در آن زمان مانند امروز خبری از فیس بوک و یوتوب نبود تا آن جنایات در سطح جهانی پوشش داده شود، محتوی جنایات یکی است، اگر شکل ظاهری اش با هم تفاوتهای ناچیزی دارند. ضمن اینکه پدیده داعش امروز اغماض بر روی جنایاتی بود که رژیم ایران در حق مردم ایران روا میکرد، است. و با وجود اینکه شورای ملی مقاومت و مجاهدین خلق و دیگر نهادهای حقوق بشری جنایات رژیم ابوداعش را افشا میکردند، اما دولت های غربی برای منافع تجاری خودشان با سیاست کثیف مماشات زمینه را برای رشد و گسترش داعش شیعه و سنی فراهم کردند. استعمار و ارتجاع به مانند دو لبه تیز قیچی هستند. جالب اینجاست خود ایران تمام اخبار داعش را بیشتر از مدیای غرب پوشش میدهد. یک هدف عمده از این کار دارد، میخواهد که جنایات خودش را در گردوخاک حاصله از تبلیغات بر علیه داعشیان بپوشاند تا خود را در جامعه جهانی و هم در میان مردم ایران  بهتر از داعش پسر نشان بدهد.

علیرضا تبریزی

۱۳۹۵ فروردین ۹, دوشنبه

عشق را باور ندارم!




دگر "عشق " را باور ندارم
وقتی با هر دَمَش 
شعله اش فروزان میشود،
و با هر بازدَمَش
خاموش!
" عشق " را 
با نفرت توجیه مکن!
آنگاه 
که دل نازک رفاقت
با دستان زُمُختِ
خیانت می شِکَند.
دگر " عشق " را باور ندارم
مادامیکه " انسانها "
روی زمین حماقت
بذر مین میکارند
و با " نفت " آبیاری اش، 
تا در فصل خرمن
ابوداعش و داعش
درو کنند.
زندگی، فریبی است بلند
مرگ، حقیقتی کوتاه
" عشق " را با " نفرت "
توجیه مکن!
برای دوست داشتن
تا خرمن دیگر
فرصت زیادی نمانده است!

علیرضا تبریزی





۱۳۹۴ اسفند ۱۰, دوشنبه

جنایات رژیم در سوریه!

انقلاب کردیم تا حلبی آباد را از بین ببریم! رژیم جنایتکار با صدور « انقلاب » حلب را هم تبدیل به حلبی آباد نمود!

علیرضا تبریزی

۱۳۹۴ دی ۱۸, جمعه

اجرای زنده رقص مرگ!




ما که همیشه صحنه های دار زدن را از پشت شیشه تلویزیون یا  از پرده سینما میدیم؛ اما از برکت وجود جمهوری اسلامی؛ اکنون میتونیم پشت صحنه های یک فیلم خیالی را بطور واقعی ببینیم. برای ساختن یک سکانس از یک فیلم؛ شاید کارگردان مجبور شود چندین بار آنرا « کات » کند. اما جمهوری اسلامی؛ فقط با یک بار صحنه اعدام را بطور زنده نشان میدهد؛ حتی اگر طرف آن بالا « دوازده دقیقه » زجر هم بکشد، کارگردان جمهوری اسلامی؛ « کات » نمی گوید. تماشاچیان؛ از سپیده دم، بدون اینکه حتی یک ریال هزینه ای برای بلیط تماشای صحنه اعدام بکنند؛ با چیپس و پفک و نوشابه؛ به انتظار می ایستند؛ تا « رقص مرگ » را تماشا کنند. 

۱۳۹۴ دی ۱۴, دوشنبه

دیدن کشته و جنازه عادی شده است

یادم می آید تا دوازده ـ سیزده ساله بشوم، چهار بار جنازه دیدم. اولین بارحدودا هشت ساله بودم، یک پیرمردی که تمام بساط کاسبی اش یک چرخ فلک سیار بود؛ کنار چرخ فلکش افتاده بود؛ مردم دورش حلقه زده بودند، برایش کفاره می انداختند. شاید آن وقت چونکه خودم کوچک بودم به نظرم او پیر می آمد، شاید میتوانست پنجاه ساله باشد. همیشه تا قبل از دیدن جنازه آن مرد پیر فکر میکردم « مرده » چی هست؟ وقتی دیدم، خب متوجه شدم که « مرده » کیست! 

چند سال بعدش تقریبا یازده سالم بود؛ نزدیک یک مدرسه ابتدایی، یک کامیون از روی یک بچه ده ـ دوازده ساله رد شده بود، جنازه اش زیر چرخ مانده بود. گویا راننده کامیون پیاده میشود؛ یک راست میرود کلانتری نزدیک های محل خودش را معرفی میکند. آنجا هم جمعیت زیادی جمع شده بودند و مردم کفاره شان را بروی جنازه می ریختند.

دو سال بعدش وقتی سیزده ساله شدم؛ یک مرد جوانی قصد خودکشی داشت؛ دور گردنش طناب بسته بود، گویا نزدیکانش در خانه متوجه میشوند، برای نجاتش اقدام میکنند؛ او را کشاکشان می آورند تا ببرندش بیمارستان، اما اجل مهلتش نمیدهد، وسط خیابان ولو میشود. مردم کوچه و محله می آمدند، کفاره هایشان را میریختند و فاتحه میخواندند و بعد می رفتند.

چند ماه بعدش، جوانی که به تازگی یک موتورسیکلت نو خریده بود؛ به هنگام عبور از دور یک میدان، بدون هیچ دلیل نا معلومی، سُر میخورد میرود زیر چرخ عقب یک تریلی، در جا جان میسپارد. مردم از روی کنجکاوی جمع میشوند و متعاقبا مثل همان دفعات قبل بر رویش کفاره میریزند.

دیگر هیچ جنازه ای ندیدم تا اینکه یوتوب و فیس بوک پا به عرصه جهان گذاشتند. آنقدر کلیپ های کشتن و دار زدن، سر بریدن، سنگسار کردن و انفجارات انتحاری شبانه روز میگذارند که دیگر تبدیل به یک امر عادی شده است؛ شاید آن اوایل از دیدن آنها اکراه  داشتیم، اما  اکنون دیدن آنها آنقدر عادی شده است که آنها را لایک میزنیم و شئر میدهیم تا بقیه هم آنرا ببینند. 

علیرضا تبریزی

جهان سوم و جهان سومی

"جهان سوم و جهان سومی"  آدرس ثابتی ندارند،  همه جا حضور دارند.  یک صفت شیطانی است ـ یک  رفتار زشت و نکوهیده است  ـ  عملکردشان  نا...