۱۳۹۴ مهر ۱۰, جمعه

وجدان را گریزی نیست!



نگران هیچ چیزی نیستم،
چون دشمنان بشریت
دارند کارشان را،
به خوبی انجام میدهند.
گذشته ام را به باد فراموشی سپرده ام
تا در آینده نگرانش نشوم.
عمدا،
نمی خواهم به آینده بیاندیشم
آینده سیاهی
که حاصل گذشته ام است،
پراز لکه های قرمز خون
بر دامان وجدانم.
شاهد جنایات علیه بشریتم
برای « حالم » سکوت اختیار میکنم.
تا از حقیقت بگریزم.
نیک میدانم 
اگر از زندگی بگریزم،
از مرگ گریزی نیست!
با این حال
وجدان کثیفم را
با خون ریخته بی گناهان
پاک می کنم
تا آسوده
سر بر بالین حقوق بشر بگذارم.








جهان سوم و جهان سومی

"جهان سوم و جهان سومی"  آدرس ثابتی ندارند،  همه جا حضور دارند.  یک صفت شیطانی است ـ یک  رفتار زشت و نکوهیده است  ـ  عملکردشان  نا...