۱۳۹۷ تیر ۵, سه‌شنبه

اسلام ستیزی ممنوع!

پیشگفتار:
سخنی کوتاه با دوستانی که این روزها مشاهده شده است پست ها و کلیپ هایی در فیس بوک به اشتراک میگذارند که مستقیما به دین و باور مسلمانان توهین می کنند! قبل از اینکه وارد این مقوله شوم لازم به یادآوری است نگارنده هیچگونه اعتقادات مذهبی و دینی ندارم. این را هم از این جهت پیشتر یادآوری کردم تا بدانید آنچه را که عنوان میکنم از جنبه تعصب و کلیشه ای و بهتر سخن، بفرموده نیست! 

"اسلام" اسلام است، چه تشیع باشد و چه تسنن! قریب به یک میلیارد و هفتصد میلیون نفر در کل جهان پیرو دارد که بعد از مسیحیت در جایگاه دوم ادیان قرار دارد! کشور ما نودو نه ممیز چهاردرصد مسلمان دارد! نزدیک به چهار دهه کشورمان گرفتار بیماری مزمن بنیادگرایی شده است که همچنان تسمه از گرده مردم ایران می کشد! درابتدای ظهورش بنا به ماهیت شارلاتانیسم خمینی که با وعده های دروغین خطاب به مردم ایران میداد، اسلامش از نوع مهربان و نوع دوست و برابری و برادری بود. اما او در کوتاه زمان پس از تثبیت قدرتش ماهیت ارتجاعی خودش را به بهترین شکل ممکن نشان داد! برای ماندگاریش از چهار محور سرکوب استفاده کرد، یکم ـ حجاب اجباری، دوم ـ منافق و کافر خطاب کردن مجاهدین و کمونیست ها، سوم ـ ضدیت با ملی گرایان، چهارم ـ بحران سازی و ایجاد جنگ. در اواخر پایانی جنگ نشان داد که دجالگرانه میتواند سوار موج احساست ملی گرایانه مردم نیز بشود.

با توضیحات بالا، اکنون میدانیم که اسلام با خمینی شروع نشده است و به پایان هم نخواهد رسید! تضاد مجاهدین با خمینی بعنوان یک تفکر ارتجاعی از بدو شروع انقلاب نبوده است، مجاهدین دوازده سال قبل از ظهور انقلاب پاشنه آشیل تفکرات ارتجاعی خمینی را مبنی بر با خدا و بی خدا بودن نشانه گرفته بودند!  که بعدها همگان شاهد بودند، باند ارتجاعی عسگراولادی و شرکاء در زندانها از همان ابتدای تأسیس سازمان مجاهدین خلق به آنها برچسب التقاطی زدند، که با شروع انقلاب برای اینکه مجاهدین را در یک جامعه مذهب زده از کافربدتر نشان دهند آنها را منافقین خطاب کردند! تکیه سخنم بیشتر روی دوستانی است که در کنار مجاهدین یک جبهه متحد علیه ارتجاع حاکم تشکیل داده اند، اما این نکته مهم را فراموش کرده اند که مجاهدین بخاطر دوستان کمونیست شان حاضر نشدند با خمینی بیعت کنند! آنها در زندانها پذیرفته بودند برچسب التقاطی بخوردند اما حاضر نبودند با باند لاجوردی و عسگراولادی سر یک سفره بنشینند!

بنابراین دوستان، مجاهدین مسلمان بودن خودشان را انکار نمیکنند و نکرده اند، ازقبل و بعد تشکیل شورای ملی مقاومت همه میدانستید که ایدئولوژی مجاهدین اسلام است و با علم به آن آگاهی جبهه ائتلاف تشکیل دادید! حال سئوال اینجاست، آیا مجاهدین در تمام این سالها که کنار هم بر علیه رژیم فاشیست مذهبی مبارزه کرده اید، تا بحال تبلیغ دین خودشان را به شما کرده اند؟ آیا اصولا از شما خواسته اند که شما نیز مانند آنها نماز بخوانید و یا روزه بگیرید؟ آیا این برخورد شما نسبت به دوستان و همرزمان خودتان اهانت به آنها محسوب نمیشود، با توجه به اینکه میدانید ایدئولوژی آنها اسلام است، دائما اسلام و پیامبر آنها را آماج تیرهای انتقادات خودتان قرار میدهید؟ 

به نظر من بزرگترین رفرمی که مجاهدین در شکل و محتوای اسلام داده اند، همان شکستن سنت نجس (کافر) شماردن آنهایی که به خدا و اسلام اعتقاد ندارند بود! که اتفاقا این مهم را در حساس ترین شرایط که به بود و نبود آنها بستگی داشت درعمل اثبات کرده اند! احترام به اعتقادات دیگران گذاشتن شرط اصلی اجرای دمکراسی است بی آنکه الزاما نیازی به پیروی از آن اعتقادات باشد! فضای مجازی فیس بوک مثل میز کتاب جلوی دانشگاه زمان انقلاب می ماند! آیا میخواهی تفکرات خودت را نشر بدهی یا اینکه تفکرات دیگران را زیر سئوال ببری؟ یکی بیاید بگوید« کمو یعنی خدا، نیست هم یعنی نیست» طبیعتا با او بحث میکنی، روشنگری میکنی، اما اگر بیاید بگوید مرگ بر لنین، مرگ بر مارکس میدانی که او آمده است، حقوقت را پایمال کند!چهل سال برای همین خواست مبارزه کردیم که میز کتاب مان را برقرار کنیم بدون اینکه از جانب کسی تهدید و یا تحدید شویم! یاد خاطره ای افتادم، اوایل انقلاب اتفاقا با دوست مجاهدم درمیدان انقلاب بودیم، یک گله سه چهار نفری چماقدار ریختند سر یک دختر پیکاری، نشریه هاشو از دستش قاپیدن دوست مجاهدم، با آن سه چهار نفر درگیر شد. برای چی؟ برای حفظ آزادی!هنوزم دفاع از آزادی در نزد مجاهدین شکل و محتوایش تغییر نکرده است! بیاد داشته باشیم، فیس بوک درش بسته نیست، ارتش سایبری رژیم با اسم مجاهد و سلطنت طلب و عکس چگوارا وملی گرا در میان بحث های ما حضور دارند! شاید هم چیزی نگویند، فقط منتظر میشوند ببیند که نتیجه مباحث به کجا کشیده میشود! بنابراین می بایست شم انقلابی خودمان را تقویت کنیم، به مباحث حاشیه ای نپردازیم وفقط به اصل موضوع سرنگونی متمرکز شویم.

علیرضا تبریزی 

جهان سوم و جهان سومی

"جهان سوم و جهان سومی"  آدرس ثابتی ندارند،  همه جا حضور دارند.  یک صفت شیطانی است ـ یک  رفتار زشت و نکوهیده است  ـ  عملکردشان  نا...