دگر "عشق " را باور ندارم
وقتی با هر دَمَش
شعله اش فروزان میشود،
و با هر بازدَمَش
خاموش!
" عشق " را
با نفرت توجیه مکن!
آنگاه
که دل نازک رفاقت
با دستان زُمُختِ
خیانت می شِکَند.
دگر " عشق " را باور ندارم
مادامیکه " انسانها "
روی زمین حماقت
بذر مین میکارند
و با " نفت " آبیاری اش،
تا در فصل خرمن
ابوداعش و داعش
درو کنند.
زندگی، فریبی است بلند
مرگ، حقیقتی کوتاه
" عشق " را با " نفرت "
توجیه مکن!
برای دوست داشتن
تا خرمن دیگر
فرصت زیادی نمانده است!
علیرضا تبریزی