۱۳۹۴ آذر ۳۰, دوشنبه

شب یلدا



یاران
بی سبب
یلدا را به هم تبریک نگویید
آسمان شهر 
از دود
سیاه است
همچنان،
وقتی انارها و هندوانه ها
دود گرفته اند
و آجیل مشکل گشا
دیگر مشکلی
از کسی نمی گشاید
بی سبب
یلدا را بهم تبریک نگویید!
آسمان شهر
همچنان دود اندود است
و آسمانخراش ها
در میان 
سیاهی روزناپیدایند.
بی سبب
یلدا را بهم تبریک نگویید!
وقتی آسمان شهر
زیر سایه سنگین فقر
سیاه است
و نون به قیمت خون است،
اکنون
انار و هندوانه
و آجیل مشکل گشا
هیچ دردی از مردم
دوا نمی کند.

علیرضا تبریزی



۱۳۹۴ آذر ۱۶, دوشنبه

مرده خوران سیاسی!

وقتی صفحه فیس بوکم را باز کردم، با  دیدن خبر شوک آور در گذشت « منصور قدرخواه » مات و مبهوت شدم. اصلا نمیخواستم خبر مرگ او را باور کنم، پیش خودم میگفتم حتما دارند یک شوخی بیمزه مجازی میکنند! اما با دیدن پست های متعددی از دوستان، حاوی خبردردناک و پیامهای تسلیت به بازماندگان و دوستدارانش به مناسبت مرگ نابهنگام او دیگر جای هیچ شکی باقی نگذاشت که حقیقت تلخ را ناچارا باید بپذیرم. همه کامنت های دوستداران و نزدیکان وی بدون استثناء ستودنی و حقیقتا درخور شأن و مقام او بودند. در این میان تنی چند از نخاله های رژیم نیز می آمدند مانند پارازیت، پارازیتی می انداختند که با جواب تند و تیز دوستداران زنده یاد منصور روبرو میگشتند که متعاقبا دُمشان را میگذاشتند رو کولشان و میرفتند به همان کثافت خانه ای که تعلق داشتند.
باری از روی کنجکاوی، درست مانند همیشه که غیر طبیعی هم نیست، می بایست در چنین مواقعی رفت سری به سایت های دشمنان مجاهدین و اعضای شورای ملی مقاومت زد، تا ببینم چه موضعی طبق عادت همیشگی، عقرب گونه میگیرند. با مشاهده مقاله عقرب زرد « در مرگ یک خصم سیاسی » با خواندن آن بی آنکه تعجبم برانگخیته شود، پی بردم مشابه همان دلسوزی های از نوع خاله خرسه است که جناب نادم و خادم و شرکاء در مورد کشتار لیبرتی ناشی از حسادت و بخل و بدلیل نکشیدن « بارمبارزه » قلمفرسایی کرده اند، که اکنون بروی گُرده وجدانشان سنگینی میکند. ـ « اَح ـ اینها دیگه کی اند، تحت هیچ شرایطی دست از مبارزه نمیکشند! » برای این جماعت از ما بهتران فرقی نمیکند که مبارزین در مسیر آزادی ایران چه درجبهه خط مقدم ـ « لیبرتی » جان بدهند و یا مانند زنده یاد منصور قدرخواه در پشت جبهه ها جان به جان آفرین تسلیم کنند. بنا به اقضای طبیعتشان مادامیکه هنوز فرصتی دست نداده است تا مراسم تدفینش بر قرار شود، شروع کرده اند به جسد آن مرحوم لگد زدند. دقیقا همان کاری را که با بازماندگان لیبرتی کردند، ضمن نمک پاشیدن بر زخم دل بازماندگان، قتل عام و جنایات رژیم را با شعار « آهااااای باشرفهاااااا » به رهبران مجاهدین منتسب کردند.

معمولا مردم کوچه و بازار به عده ای مفت خور که همیشه در انتظارند یکی به رحمت خدا برود تا با خواندن یک فاتحه به لمباندن غذایی، خرمایی یا حلوایی دلی از « عزا » در بیاورند، « مرده خور » اطلاق میکنند. مرده خوران نه به صاحب مرده کاری دارند و نه به این می اندیشند، متوفی به بهشت میرود یا جهنم! اکنون « مرده خوران سیاسی » در عرصه سیاسی بدلیل ضعف در اراده و پشت کردن به خلق روزشماری میکنند تا یکی از اعضای شورا و یا مجاهدین به هر دلیلی، چه بدست رژیم و یا مزدورانش شهید شوند، یا بر اثر بیماری قند و دیابت و سکته، و یا حتی کهولت سن از دنیا بروند. که با نثار کردن زهر و کنایه به بازماندگانشان از آن بهره برداری سیاسی کنند! این دکانداران اپورتونیست سیاسی تا « حلاج ها » در قید حیاتند پاسخ آنها به اراجیف خودشان را برنمی تابند، مقالات و نوشته های آنها را درغرفه ای تحت عنوان " برای اطلاع ، آموزش ادبیات و نیز احترام به آزادی بیان. چند مقاله از دوستان و پیروان و نان ونمک خوران پیروان عقیدتی " طبقه بندی می کنند، تا در آینده، وقت « سررسید مرگ » طوری دیگر با آنها حساب کتاب کنند! حقا که باید به این جماعت مفت خور سیاسی گفت ـ زهی بیشرمی.

علیرضا تبریزی

جهان سوم و جهان سومی

"جهان سوم و جهان سومی"  آدرس ثابتی ندارند،  همه جا حضور دارند.  یک صفت شیطانی است ـ یک  رفتار زشت و نکوهیده است  ـ  عملکردشان  نا...