۱۳۹۴ آبان ۱۹, سه‌شنبه

اشک خوشحالی تمساحان دربار ولایت فقیه!




باز حمله نظامی به کمپ لیبرتی « زندان آزادی » دست مایه ای شد برای تمساحان گریانی که تا قبل از این واقعه دردناک، اشعار و نوشته های چِرندشان پشت ویترین غرفه های سایت شان خاک میخورد. بی آنکه حتی به هشدارهای پی در پی از طرف دبیر خانه شورای ملی مقاومت مبنی بر احتمال وقوع حمله نظامی و قتل عام ساکنین لیبرتی کوچکترین توجه ای کرده باشند. سکوت « تمساحان گریان » نوید طوفان سهمگینی بود که پشت آرامش سیاه آنها قرارداشت، که عنقریب در حال وزیدن بود. آنها، « تمساحان گریان » از خوشحالی در صدد تهیه و تدارک ملات هایی بودند تا رونقی به دکان های کسادشان ببخشند. تهیه ملات های شوری که برای پاشیدن به روی زخم مجروحان و بازماندگان بکار گرفته شود. آنها به حالت آماده باش تیربارقلم هایشان را خشخاب گذاری کرده بودند تا با رخداد واقعه بی محابا رهبران مجاهدین را به رگبار اتهام ببندند. 

کمیته « خائنین » با بیشرمی تمام با شلاق « دموکراسی » به موازات هشتاد پرتاب موشک به سوی لیبرتی « هشتاد ضربه اهانت به شعور ساکنین لیبرتی » حد صادر کردند « رهبران! ما را از قتلگاه لیبرتی نجاتمان دهید » بی آنکه از اجرای موزیک « روز حسابرسی » توسط روزبه و جوانان پر شور لیبرتی بر روی تلی از خاکروبه ها و خرابه های حاصله از بمباران مزدوران رژیم شرم کنند، در کمال پررویی « آیت الله وار » همچنان به صدور فتوای « نجات » مبادرت میکنند. اما این تمساحان گریان هر چه در لجنزار دروغ هایشان بیشتر تقلا میکنند، مجاهدین راسخ تر از همیشه « هشتاد بار مجاهدتر » میشوند، هشتاد بار رژیم را به سرنگونی اش نزدیکتر میکنند. و متعاقبا برای تمساحان گریان هشتاد بار ننگ و بی آبرویی ببار می آورد.

جا دارد مختصری از زوایای دیگر ویروس نیات درونی آنها زیر میکروسکوپ حقایق مطالعه شود تا به ماهیت خائنانه آنها بیشتر پی برده شود. « کمپین نجات جان ساکنین لیبرتی » از طرف این جماعت بی حیا که در کنار ساحل عافیت آفتابه بدست نشسته اند « حمام آفتاب » میگیرند تا پوست بیشرمشان کمی رنگ شرم بخود بگیرد. یا احمقند یا اینکه خودشان را به حماقت زده اند. چه شده است مادامیکه هشتاد میلیون نفر زیر یوغ آخوندهای مرتجع دارند به هلاکت میرسند، اما این « میرزا بنویس های دهان گشاد » تمام هم و غمشان فقط « نجات دوهزار نفر ساکنان لیبرتی » شده است؟ آنهم بی آنکه حتی بخواهند یک ریال از جیب مبارکشان برای نجات آنها هزینه کنند! همانها که همین چند ماه پیش مسئله مالی مجاهدین را زیر سئوال میبردند، صفحات سایت شان را سیاه کرده بودند و وکیل الدوله های قورباغه صفت میز محاکمه تشکیل داده بودند! جیغ های« زرد و سبز و بنفش » « آی دزد آی دزد » می کشیدند! با یک نگاه اجمالی به سایت شان متوجه میشویم که آنها با کمک « اهرم ولایت فقیه » یک ارتش زهوار در رفته مجازی تشکیل داده اند تا با گذاشتن چوب لای چرخ تنها نیروی سازمان یافته مانع مبارزه علیه رژیم فاشیست مذهبی شوند. اگر این جماعت دوزیستی ذره ای در آنچه که میگفتند و میکنند صداقت داشتند، طبیعتا از جنبه دلسوزی  آن هم نوع خاله خرسه، هر چند که سکوت در اینگونه موارد نیز خیانت است، اما « خفقان گرفتن » نسبت به ابعاد لجن پراکنی اینها، نوعی موضع گیری سیاسی محسوب می شود.

باری در این مختصر یاداشت، پندی برای تمساحان دارم : همبستر شدند با دیکتاتورها در بستر دموکراسی حاصلش تولد نامیمون فرزند ناخلفی بنام « خیانت » میشود که هیچ وقت از ذهن تاریخ پاک نخواهد شد. وبدانید آیندگان پس از استقرار دموکراسی در ایران به قضاوت خواهند نشست و سره « صداقت » را از ناسره « خیانت » تمیز خواهند داد.

علیرضا تبریزی

هیچ نظری موجود نیست:

جهان سوم و جهان سومی

"جهان سوم و جهان سومی"  آدرس ثابتی ندارند،  همه جا حضور دارند.  یک صفت شیطانی است ـ یک  رفتار زشت و نکوهیده است  ـ  عملکردشان  نا...