۱۳۹۸ شهریور ۱۹, سه‌شنبه

سخنی کوتاه با دوستان

دوستان خوبم، گلایه های دوستانه ام رو به حساب تعصب و یا علاقه ام به سازمان مجاهدین نگذارید، نخست بگویم، من نه مجاهدم و نه اعتقادات مذهبی دارم، اما رو راست میگویم در این سی دو سالی که با آنها آشنا شده ام، بدون هیچگونه اغراقی، صادقانه تر از آنها ندیده ام. مسئولینی رو دیده ام که تمام عمرشان را گذاشته اند برای مبارزه با رژیم و شبانه روز فعالیت میکنند، گاه پیش آمده است قبل از برگزاری یک کنفراس یا نشست، چهل وهشت ساعت بیداری کشیده اند، و اکثرن با یک ساندویج سرپایی خود را سیر کرده اند، یک فنجان چای نوشیده اند و دوباره از نو برای رزم دست بکار شده اند. از هیچکس هم هیچ توقعی نمی کنند که حتمن باید به اندازه خودشان فعال باشند. همیشه هم علیرغم پیکار و تلاش شبانه روزی خوش رو و خوش اخلاق هستند. 

تکیه سخنم بیشتر روی دوستانی است که سالهاست کنار مجاهدین هستند وهنوز گویا متوجه نشده اند که مجاهدین دارای ایدئولوژی اسلامی هستند، این را هم هیچ وقت منکر نشده اند، از آن هم برای خوش آمد دوستان غیر مذهبی چه کمونیست و چه غیر کمونیست کوتاه نمی آیند. آنها هرگز اپورتونیست نبوده و نخواهند بود،  این را بدانید اگر شوند ساختار اصول و پرنسیپ هاشون خدشه دار میشود.

 دوستان گله مند در میتینگ های  مجاهدین شرکت میکنند، کمک های مالی آنچنانی میکنند، در فضای مجازی فیس بوک شجره طیبه پنجاه و پنج سالگی مجاهدین را تبریک میگویندـ با این تابلواز بیرون بعنوان یک هوادار یا دوستدار مجاهدین شناخته میشوند! بعد ایشان به بهانه آزادی بیان یا دموکراسی مآبی روزانه چندین پست بر علیه "اسلام" میگذارند. و حتی پا را هم فراتر از آن میگذارند، میگویند چرا آنها روسری دارند یا دست نمیدهند یا میگویند چرا مجاهدین مراسم تعزیه میگذارند و عزاداری میکنند؟ برای صحت ادعایشان فاکت هم میآورند و به یکی ازتبصره های ده ماده ای شورای ملی مقاومت، آن هم به غلط مینویسند که دین از سیاست جداست! هر چند بار هم توضیح بدهی دین از سیاست جدا نیست، از دولت جداست، ابتدا تائید میکنند و میگویند حق با شماست  اما بازاز پنجره دیگر با بهانه تازه تر وارد میشوند.
حضور فرد فرد شما عرض شود، آیا تا بحال فکر کردید، اگر مجاهدین با همین جدیدت در امر مبارزه با رژیم، بهایی بودند، یا از دارویش گناآبادی بودند، مسیحی و یا کلیمی بودند و یا مارکسیسم بودند، با این جامعه نود و نه درصد مسلمان که در چنبره مسلمان نماها هستند چقدر مبارزاتشون میتوانست برش داشته باشد که رژیم را همیشه در موقعیت دفاعی قرار دهد؟ اصلن مجاهدین را فاکتور بگیریدـ پس لابد رژیم در رابطه با دشمن اصلی اش متوهم هست، که روزنامه نگاران را در بلاد غرب اجیر میکند تا مثلن در روزنانه "سی د سونسکا داگ بلادت" با اهانت تیتر بزند زنان مجاهد فلان و به همان هستند؟ شما هنوز نگرفته اید که رژیم دارد نان عقب ماندگی اکثریتی را میخورد که اصول فکرشان مردسالاری است! هنوز نگرفته اید، رژیم احتیاج دارد تنور عاشور و تاسوعا را گرم نگه دارد تا دکان نذری دادن و قمه زنی اش رونق داشته باشد، آنقدر گرم که جوانانی را که حتی دل خوشی از آخوندها ندارند را با شور حسینی  به وجد بیاورند! اگر رژیم راست میگوید و چهل سال در طبل منافقین کوبیده است، مراسم عزاداری مجاهدین را در کنار دکان قمه زنی های و گل و لجن مالی های خودش از شبکه های تلویزیونی اش نشان دهد تا مردم خودشان قضاوت کنند؟ و این تنها پیامی است که مجاهدین با اجرای مراسم سوگواری به جامعه آخوند زده ارسال میکند. راستی با کدام دیالوگ باید قمه را از دست عزادار حسین گرفت و به او گفت: میفهمم حسین را خیلی دوست داری، اما اینکار تو حسین را بیشتر آزار میدهد تا او را خوشحال کند.

عزیزان، شما برای یک بار هم به این فکر نمیکنید، چرا رژیم چهل سال است به مجاهدین میگوید منافقین؟ مجاهدین همین هستند که می بینید، برخوردهای آنها و کسانیکه دور آنها هستند، نه تظاهر به دینی داری میکنند و نه روزه داری، عکسها و فیلمها نشان میدهد نود درصد هواداران مثل خودمان هستند، نه حجابی و نه ریشی همه آزاد و آزادند و این مشت نمونه خرواری است از آینده ایران  وغیر از این هم نمیتواند باشد، مگر دولت سوئد و یا نروژ از پناهجویان سوریه ای خواسته است برای پذیرفته شدنشان باید کشف حجاب کنند؟ بنابراین تا درک درستی از سکولاریزیم و دموکراسی نداشته باشیم، نمی توانیم عقاید یکدیگر را تحمل کنیم. تنها تفکر و یا ایدئولوژیی مردود است که برای دموکراسی و آزادی خطرناک باشند و برای شهروندان و جامعه جهانی امر و نهی کنند چه کار بکنند و یا نکنند. مجاهدین در فاز مبارزه با خطرناکترین و وحشی ترین دیکتاتوری تاریخ بشریت هستند و در شرایطی نیستند که برای خاطر دل ما تغییر ماهیت بدهند، به یک باره از اصول شان دست بکشند و بیایند اعلام کنند ما از امروز منکر خدا و پیغمبر و اسلام میشویم. اصلن چنین چیز میشود؟ تمام این بحث های انحرافی هستند و در این شرایط طاقت فرسا که رژیم روزانه دهها نفر را زندانی و اعدام میکند فقط ازآنها و خودمان انرژی میگیرد وبس. بنابراین بهتر از است بیشتر روی جنایات رژیم متمرکز شویم. تا بتوانیم روزانه یک نفر را، چه فرد عادی و یا فلان سیاستمدار کارکشته را بر علیه رژیم مجاب کنیم که حرکت ماشین سرنگونی را تسریع کنیم.

امیدوارم توانسته باشم منظورم را رسانده باشم. از همه شما دوستانم خوبم پوزش میخواهم از اینکه وقت عزیزتان را گرفته ام. به امید آزادی مردم ایران از چنگال دیکتاتورهای خون آشام. 

علیرضا تبریزی





هیچ نظری موجود نیست:

جهان سوم و جهان سومی

"جهان سوم و جهان سومی"  آدرس ثابتی ندارند،  همه جا حضور دارند.  یک صفت شیطانی است ـ یک  رفتار زشت و نکوهیده است  ـ  عملکردشان  نا...