۱۳۹۱ آذر ۳۰, پنجشنبه

خودتان قضاوت کنید، افشای دروغ خانم بتول سلطانی!


ادعای زیر متلعق به خانم بتول سلطانی است، در سال 1388( 2008 میلادی ) در پاسخ به مصاحبه کننده سایت « بنیاد خانواده سحر بدین مضمون که در ذیل ملاحظه میکنید جواب میدهد : 



با او بیست و سه بار مصاحبه شده است، که در بیستمین مصاحبه اش به مطلب بالا اشاره میکند.
http://www.saharngo.com/a/f/Interview/Batul_Soltani_inteview_fa_1.pdf

۲ نظر:

ناشناس گفت...

آقای عاشق پرواز. اگر بهر تازه واردی انگ نمیزنی خواستم بگم گزینه دست بردن و استفاده از اسلحه مشخصه بارز فقط یک گروه هست که همانا مجاهدین میباشد. شاید شما ایران نباشید و در خارج دستی به آتش داشته باشید. نمیدانم! شاید برای شما سوریه ای شدن ایران آرزویی باشد و تکه تکه شدن و سلاخی مردم اهمیت زیادی در نیل به اهداف مثلا آزادیخواهتان نداشته و هدف نه تنها آزادی بلکه جابجایی قدرت با توسل به زور از یک دیکتاتور به دیکتاتور دیگری باسم و مشخصات دیگری بازهم تحت لوای آزادی!
شما و سایر همفکرانتان ممکن است خانه و خانواده یا بستگی و وابستگی آنچنانی به خویش و فامیل نداشته باشید و مثل اغلب مجاهدین زندگی مجردی چریک وار داشته باشید و اهل ماجراجویی و از درگیری یک جنگ خانمان برانداز و ویرانگر تنها باسم آزادی و رهایی ابایی نداشته و استقبال کنید! اما از دید منی که در ایران و در یک شهرستان زندگی میکنم و خانواده دارم و دلم نمیخواد مردمم مثل سوریه سلاخی شوند اونهم توسط کسانی که روی چنگیز و هیتلر و هر جنایتکار تاریخ رو بخوبی سفید کردند و نشان دادند شقاوت. قصاوت وپستی و رضالت واقعی یعنی چه؟
هر قومی خلق و خوی خوب و بد خود داره! مردم ایران هم ازین اصل مستثنا نیستند. وارد دلایلی که هر کسی برای خودش داره نمیشم ولی در هر حال از استفاده مردم در زمان مناسب غافل نشوید مردم ایران صبور و محتاطندو اینو شرایط زمان درسشون داده.
باز ممکن است برای شما و همفکرانتان سلاخی و قصابی مردم و از بین رفتن خانواده و تلاش و زحمت عمری اهمیتی نداشته باشد. و چریک بازی و جنگ خیابانی نوعی تفریح و از آرمانهایی باشد که آرزوی همیشگی مجاهدین باشد و هست و در پنهان و آشکار اینرا ابراز کردند
من نمیدونم ولی ممکن است شما هنوز طعم نا امنی و قتل و تجاوز رو به خود یا اعضای خانواده نچشیده باشید یا اصولا اهمیتی برایتان نداشته باشد
اما برای اغلب مردم اینها مهمه چه شما دوست بدارین یا نه
لطفا در آخر بهتره عکس اون زن مهربون و قدیس فداکار اون پرستار مادر ترزا رو از تو نمایتون بردارین چون یم توهینه به روح این بانو اهداف و آرمان شما کجا و روح والای اون زن کجا !!!؟؟؟
اون زن زندگیشو در راه صلح و خدمت به همنوع گذراند و روحش با جنگ و کشتار و چریک بازی بیگانه بود و اگر الان زنده بود یقینا با هرنوع جنگ و خشونت حتی در لوای مثلا آزادی مخالف بود! بروید سرگذشتش رو بخونید تا به من برچسب نزنید.
این توهین به این زن بود
جالبه! این روزها همه اهل تقیه شده اند!؟ هرگروهی یا هرکسی برای موجه جلوه دادن نظریات خود و باسم آزادی در بالای صفحه خود یا عکس دکتر مصدق رو گذاشته یا کسروی امیر کبیر و امثالهم! در حالیکه ممکن این فرد توی دلش پشیزی هم به این افراد اهمیت ندهد ولی برای توجیه مثلا آزاد منشی خود استفاده ابزاری از شهرت و نام این بزرگان کرده! عجب زمانه ای که صداقت. شرف و انسانیت نایاب و فدای غرایض و اهداف شخصی شده!
لطفا استفاده از سلاح و سلاخی مردم رو فقط برای همکاران و هم اندیشان مثلا آزادیخواه و مثلا دمکرات خود توصیه کنید! هنوز ته شعوری توی مردم کوچه و بازار هست که بدونند صلاحشون چیه نه "سلاح"
موفق باشین
من همه رو دوست دارم م م
از جمله شما عزیز رو با اینکه در همه چیز با شما در تضادم

parvazeparastoo گفت...

دوست عزیز و گرامی، مسلما هیچکس از مبارزه به شیوه مسلحانه دل خوشی ندارد. اما این را بدانید که این تنها گزینه ای است که خود دیکتاتورها به مردم خودشان تحمیل میکنند. شما تصور کنید که در محله تان یک عده قلدر و قلچماق شب و روز مزاحم مردم محله میشوند. آیا شما بدلیل اینکه آنها مردم را لت و پار میکنند، مردم را از مقابله با آنها برحذر میکنید تا آنها هر روز و هرشب به جان زن و بچه مردم بیافتند؟ البته دوست عزیز دیکتاتورها و حامیان غربی آنها پیچیده برخورد میکنند تا مردم به آزادی و دمکراسی نرسند. وگرنه تمام کشورهای اروپایی و حتی آمریکا برای رسیدن به دمکراسی و آزادی از همین سد عبور کردند. اینکه مردم سوریه دارند سه سال هزینه میپردازند؛ علتش اغماض غرب است بروی جنایت اسد و رژیم دیکتاتوری ایران. اگر ما از حقوق خودمان دفاع نکنیم مسلما آنها حقوق مارا نمیدهند. دوست گرامی قصه کتاب انقلاب را از ابتدا باید خواند، مبارزه قهرآمیز و مسلحانه از سر تفنن و تفریح نبوده است، شما از تجاوز نام بردید، آیا میدانید که دختران باکره هوادار مجاهد را قبل از اعدام به آنها تجاوز میکردند و روز بعدش به خانواده اش تبریک میگفتند؟ دمکراسی یک پدیده جامع و مانع است که باید همه در هر کشوری حق برخورداری از آنرا داشته باشند. حق نشر عقیده و ایدئولوژی و آزادی بیان یکی از اصول آن میباشد، وقتی یک مجاهد در اوایل انقلاب تا سال شصت حق برخورداری اشاعه نشر روزنامه اش را ندارد، مگر غیر از این است که در نهایت میبایست برای آزادی اش بجگند؟ طبق کدام قانون می بایست گناه شقاوت و قساوت دیکتاتورهارا به پای کسانی نوشت که خودشان در زندانها دارند می پوسند؟ دوست عزیز که میدانم دلت برای ایران میسوزد، اما از این غافل نباشید؛ رژیم ذره ذره دارد میکشد، تصورش را بکنید که اگر گزینه مبارزه مسلحانه در سال شصت، گیریم سه سال هم طول میکشید به پیروزی رسیده بود، اکنون مردم ما بیست و دو سال بود که چیزی بنام خون خونریزی و اعدام نداشتند. راستی مگر کشتن با کشتن فرق میکند؟ چرا رژیم دیکتاتوری باید در میادین چوبه های دار بر پا کند؟ آخر این رژیم چه گلی به سر مردم زده است در طول سی و چهار سال حکومت ننگینش؟ مگر آمار معتادان ایران از کشته شدگان سوریه کمتر است؟ هزار قصه است که باید در باره اش هزاران تفسیر نوشته شود که در این کامنت حقیر نمی گنجد. موفق باشید.

جهان سوم و جهان سومی

"جهان سوم و جهان سومی"  آدرس ثابتی ندارند،  همه جا حضور دارند.  یک صفت شیطانی است ـ یک  رفتار زشت و نکوهیده است  ـ  عملکردشان  نا...