۱۳۹۲ آبان ۱۵, چهارشنبه

حتی اگر این رژیم، امسال هم سرنگون نشود!






به روشنفکرانی که ایوان ذهنشان
چراغانی است؛
اما در پستوی افکارشان
مملو از حیله و مکر و سیاهی است
به آنها که با دوربین توهمشان
عکس «انقلاب» می اندازند
ولی در تاریک خانه افکارشان
مشغول ظهور عکس «امام» زمانند
آری! منظورم به همانهایی است،
با اینکه خوب میدانند
تا چاه جمکران و بالکن جماران هست،
بسیجی و لباس شخصی و حماران هم هست.
به آنها که بعد از سی سال مبارزه
تشویق میکنند دیگران را به مغازله
به آنهایی که، مردم بینوا را کرده اند مچل
لغز بیهودگی میخوانند زین مبارزه
تا که خلق را بیاندازند در هچل
آری! منظورم دقیقا،
به همان هایی است که پس از سی سال مبارزه
با تعجب می پرسند:
راستی لیلای جمهوری اسلامی زن بود یا مرد!؟
پس از سی سال نبرد
تازه یادشان افتاده است
زندگی در میان خوک ها و گرازهای وحشی،
چه لذت بخش است!
آری همانهایی را میگویم،
که به همسگران سابق شان توصیه میکنند:
مبارزه بس است؛
برگردید به دامان مردم!
تا از لذت «آمیزش» با آنها نشوید ناکام

حال از شما می پرسم:
ـ منظورتان، کدام مردم است؟
همانی هایی است که «اسلام» را قبول ندارند
در خارج از ایران بسر می برند
به وقت شب های یلدا و عید نوروز
به عیش و نوش و رقص پایکوبی مشغولند
و هر تابستان با حجاب و ریش و آستین بلند
با جیب پر از دلار و یورو
خیلی مغرور و پررو
برای گردش به ایران میروند
همان هایی که وقتی از ایران بر میگردند
با چند قاب عکس و نقاشی
 یا که چند تا قابلمه و قالی
به کرمان زیره می برند
همان هایی که دنبال نشئه ارزان هستند
به سوئد و آلمان تریاک وشیره می آورند
من به شمایان میگویم :
ـ نه، اینها مردم ایران نیستند!

مردم ایران؛ همان مهمان نوازان دیروزند
اما فقیرو بینوایان امروزند
گر تو می بینی عذارشان سرخ است
تو بدان از سیلی فقر نیست
از شرم روشنفکران «خر» است
بعد از عمری بودن با مبارزین؛
در کنار مقاومت و مجاهدین
میگویید:
بعد از سی سال نبرد، نفهمیدیم
خاتمی بهتر است!
انگاری خیلی «ببو» بودیم
حالا می فهمیم دنیا دست کیست!
بعد از سی سال مبارزه، فهمیدیم
فرق «منافق و کافر» در چیست؟

آن یکی شاعری است زرنگ
پس از سی سال نبرد و جنگ
 قافیه اش آمده است به تنگ
چپ و راست میگوید جفنگ
تا اشعار دیروزش را کند رنگ
پس از سی سال کسب مشهوریت
باز کرده ای زبان یاوه گویی
انگار نه انگار تو همانی بوده ای
شعر" فرمان مسعود " را سروده ای
حالا در گروه کر نادمین
همصدا با دگر خائنین
به مسعود میگوئید:
ـ تو که هر سال میگفتی
سال سرنگونی است امسال!
چرا هیچ وقت پیش نیامد این مجال؟
گر میدانستیم
این هست یک آروزی محال
 از روز اول ترجیح میدادیم
فرار را بر قرار
می شتافتیم به سوی امام  الفرار
افسوس که خیلی دیر دریافتیم
می بایست سیلی نقد قدرت را می جستیم 
دست ز سرنگونی نسیه می شستیم
چه خر بودیم ما؛ نفهمیدیم
کاین مبارزه خیلی سخت است.
همه عمرمان فنا شد
به مانند ایرج و وفا شد
دگر آبرویی نمانده 
مثال خر در گل مانده
برای توجیه کارمان
به نازیم به زبانمان
دانیم به مردم چه بگوییم
آسمان و ریسمان بهم بدوزیم
میزنیم فریاد:
ـ آهای ایهاالناس!
نروید به دنبال سرنگونی
چه میخواهید بهتر از روحانی!

حال بگذارید تا برایتان بگویم:
ـ حتی اگر این رژیم امسال هم سرنگون نشود!
این رژیم همان است!
به جز کشتار بر سر پایش نماند!
حتی اگر این رژیم سال دگر هم سرنگون نشود،
این رژیم همان است!
به جز فقر و فحشا هیچ کاری دگر نتواند
حتی بر فرض محال
این رژیم تا چند سال دیگرهم سرنگون نشود،
این رژیم همان است!
به جز سراب چیزی بر شمایان نه چشاند.
اما نیک بدانید این رژیم تا ابد و دهر نماند
آن روز که دگر سرو پا نماند
خلق ایران از نام شما یان به جز نفرین و لعنت
چیز دگری بر سر زبانهایشان نرانند.

علیرضا تبریزی







هیچ نظری موجود نیست:

جهان سوم و جهان سومی

"جهان سوم و جهان سومی"  آدرس ثابتی ندارند،  همه جا حضور دارند.  یک صفت شیطانی است ـ یک  رفتار زشت و نکوهیده است  ـ  عملکردشان  نا...