۱۳۹۵ بهمن ۱۴, پنجشنبه

بگذارید به حال خود باشیم

آنقدر با نغمه های حزن آلود
ملامت نکنید 
مردم بینوا را
و بیش از این
با « زخمه » زبان
بر تار روح مردم 
چنگ نزنید
لبریزند، از حرفهای مفت
و ناروها
دگر نخوانید که خود کرده ای
که خود کرده را پندی نیست!
آنها آسمانی نیستند،
زمینی اند
حق دارند اشتباه کنند
دروغ بگویند
خطا و گناه کنند،
اشتباه فکر کنند وباز اشتباه
آنقدر ملامت نکنید
و با مضراب نکوهش
بر تن و جسم خسته آنها
ننوازید،
که ظرف دلشان لبریز است، لبریز
از آدمک ها
با مردمک های تنگ 
با سینه های فراخ!
اما پراز بغض و کینه
همان ها که در دلها
تخم جدایی می کارند
و با اشکهای کاذب
نهال تنهایی آبیاری میکنند
و با داس تفرقه
خوشه های زندگی را
درو میکنند.
القصه از کدام قصه بنالم:
از پر مدعا های بی عمل
بی منطقان و زروگو
منت گذاران و پرگو
و یا آن دیوانگان چرند گو
از آنها که
ایران را کرده اند وایرانه 
و مردم را آواره؟
از کدام قصه بنالم
هی هیهات از این آدمک های کوردل،
نمیدانند آنها نیز انسانند؟
و نه از آسمان
جایز و الخطایند،
بمانند هزاران
میخواهم بگویم به همانان:
بگذارید همین اینی که هستیم بمانیم
نمیخواهیم باشیم بمانند شمایان
عاری ازهرگونه خبط وگناه 
بگذارید که همان انسان بمانیم
در دوزخ گناه هانمان بسوزیم
نمی خواهیم به مانند شمایان راستگو   
پر از عشق و عاطفه 
و آسمانی باشیم،
میخواهیم زمینی باشیم
و همان انسان بمانیم
لبریزیم از این همه آدمک ها
با مردمک های تنگ
و چشمان تاریکی
که سوسوی نیرنگ شان
شعله های خشم می افروزند
با گوش های در و دروازه ای که
هیچگاه
ندای حرف حق را نمی شنوند
و به دروغ 
یاوه های دوست داشتن!
بیخ گوش یک دیگر
نجوا می کنند.....

علیرضا تبریزی

هیچ نظری موجود نیست:

جهان سوم و جهان سومی

"جهان سوم و جهان سومی"  آدرس ثابتی ندارند،  همه جا حضور دارند.  یک صفت شیطانی است ـ یک  رفتار زشت و نکوهیده است  ـ  عملکردشان  نا...