۱۳۹۱ آبان ۲۳, سه‌شنبه

انقلاب برای یک قرص نان دمکراسی ( 2 )

بحران جنگ به عمد، توسط بازار جهانی با یک سیاست دوگانه حمایت میشد. بازار فروش تسحلیات نظامی نه فقط در دو کشور درحال جنگ ایران و عراق رواج داشت. حتی کشورهای نفت خیز همسایه های ایران وعراق نیز از خرید اجباری تسلیحات نظامی بی نصیب نمانده بودند. دنیای سرمایه داری مدرن، برای رقابت با یک دیگر، و از آن طرف حضور سیستم سوسیالیزم شوروی برای جهان غرب خطر بل القوه ای بود، که میتوانست در پروسه زمانی کوتاه بل الفعل شود، برای محدود کردنش، هیچ نظامی بهتر از جمهوری اسلامی نمیتوانست با احمق ترین و خود فروخته ترین و کاهلترین در عین حال دیکتاتورمآب ترین قشر جامعه ایرانی، یعنی «روحانیت قشری» اهداف غرب را تأمین نمایند. خمینی به حق از عقب مانده ترین؛ مرتجع ترین آخوند قشری بود، که توانست بزرگترین خدمت را به جامعه غرب برای پیشبرد اهدافشان بکند، دو هدف عمده میتوانست درراستای تبلور جمهوری اسلامی نقش اساسی را داشته باشد، ابتدا شکستن سد سوسیالیزم که خطر جهانی شدن داشت، دوم پتانسیل انفجاری نسل جوانان ایرانی، که زیر خاکسترآتش مصدق دیر یا زود میتوانست گٌربگیرد، تجربه ملی شدن نفت، کانال سوئز، چیزی نبود که به این زودیها از خاطرغرب زدوده شود. برای همین ارتجاعی ترین نوع تفکرات قشری میتوانست بهترین آلترناتیو غرب در ایران باشد، زیرا به لحاظ ایدئولوژیک، خمینی درست نقطه مقابل ایدئولوژی « کمونیست » بود، و از لحاظ ناسیونالیستی، آخوندها همیشه از بی غیرت ترین و بی عاطفه ترین قشر ایرانی بودند که به تنها چیزی که فکرنمیکردند، ملیت و سرزمین ایرانی بوده است، جمله معروف خمینی ملعون « محور ملی گرایی باعث شکست مصدق بود » میتواند این ادعا را گواهی کند. این را غربیها هوشیارانه با کمک دانش روانشناسی، رفتارشناسی جوامع بشری درمورد ایران مطالعه و سپس اجرا کردند. از نظرغرب شاه دیکتاتوری کوتوله وسانتی منتالی بود، که نمیتوانستند رویش خیلی حساب باز کنند، بنابراین بدنبال استقرارخطرناکترین نوع دیکتاتوری بشریت بودند، تا بتوانند با ایجاد یک قرون وسطی جدید از نوع اسلامی، نفت خاورمیانه را بیمه دائمی خودشان بکنند. سوزاندن نسلی که اکنون میتوانست تحولات عظیمی نه فقط در ایران، بلکه در خاورمیانه ایجاد کند. مستلزم این بود که آنها درزندانها و جنگ نابود یا بسوی خارج از ایران فراری داده شوند. شروع و انگیزه انقلاب را میتوان به دو گروه آگاه و ناآگاه اختصاص داد و طبقه بندی کرد. جامعه سراسر تبعیض زمان شاه، و رویاهای شیرین شاه برای ایجاد یک کشور اروپایی در کنار«مرقد حضرت معصومه !» و «استان رضوی خراسان با مرکزیت مشهد !» که خود را کمر بسته «امام رضا» می دانست بیشتر به جک می مانست تا یک تفکری که بخواهد ایران را به یک کشور دمکراسی از نوع اروپایی تبدیل کند. وجود زندان اوین و ترس از رشد نیروی روشنفکرسیاسی، دلیل اثبات همین ادعا میتواند باشد، شاه نمی دانست یا که نمی فهمید با دمکراسی از نوع غربی نمیشود، دلا دلا شترسواری کرد. بلاخره روزی خرفت بودنش به همه دنیا، مخصوصا ایرانیانی که اکنون در همه جا دنیا در حال ترقی بودند ثابت خواهد شد، می فهمند که او یک عروسک موقتی بوده است بعد از کودتای بیست وهشت مرداد، می بایست عجالتن رأس کار باشد، تا تاریخ مصرفش به سر آید. ایران پازل اصلی نقشه خاورمیانه بزرگ است و اساسی ترین نقش را در منطقه به لحاظ رشد سیاسی دارد، که میتواند از ایران با مصدق شروع شود، نه فقط کشورهای نفت خیز را تحت تأثیر تحول خودش قرار دهد؛ حتی میتواند تا کانال سوئز امتداد پیدا کند. بنابراین نقشه ویرانی ایران بطور عمیق و ریشه ای که بتوانند چنان زیررویش کنند وچنان اجتماع را به مرز انحطاط پیش ببرند تا دیگرهیچکس به هیچ احد الناسی اعتماد نکند. تخم نفاق و بدبینی را در دل مردم کاشتند تا بتوانند سربزنگاه بزرگترین ضربه اجتماعی را وارد کنند؛ سرخوردگی عمومی را رایج کنند؛ اولین شق و سنگ بنای متزلزل شدن و بدبین شدن به «آینده بهتر» این است، اعتماد بنفس یک ملت را تا آنجائیکه میتوانند به پائین ترین سطح ممکن تنزل دهند. این را دیگر سی و سه سال است به چشم و با گوشت وپوست مان دیده ایم و لمس کرده ایم، عدم اعتماد به آینده روشن، با نشان دادن روزنه های سوسو وار، مردم را وادار میکنند، ابتدا در زمان جنگ تا با «تب های» پانصد دلار به هر شهروند؛ خروج دائم و یا موقت از ایران راضی نگه دارند، و در مرحله بعدی با پایان جنگ، مردم دراوج ناامیدی مطلق از« رژیم چنج » می پذیرند که « تب های » رفسنجانی، معمار جمهوری مافیای اسلامی، سردار سازندگی! خاتمی با عبا وعمامه توری! موسوی و کروبی از «مرگ های» امام سنگ دل «خمینی» بهتراست.

ادامه دارد.......

هیچ نظری موجود نیست:

جهان سوم و جهان سومی

"جهان سوم و جهان سومی"  آدرس ثابتی ندارند،  همه جا حضور دارند.  یک صفت شیطانی است ـ یک  رفتار زشت و نکوهیده است  ـ  عملکردشان  نا...